نسیم ساعی
اروپا در تنگنای ژئوپلیتیکی و اقتصادی؛ فشارهای چندوجهی جنگ تجاری با ایالات متحده
در ماههای اخیر، تنشهای تجاری میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا به سطح
تازهای از تقابل راهبردی رسیده است. بهویژه آلمان، بهعنوان قدرت صنعتی
پیشتاز قاره، در مرکز پیامدهای این جنگ قرار گرفته است. اقدامات اخیر
واشینگتن در حوزه تعرفهها، محدودیتهای صادرات فناوری و یارانههای گسترده
به صنایع داخلی (مطابق با قانون کاهش تورم آمریکا
– IRA)
عملاً موجب برهم خوردن موازنه رقابت صنعتی در بازار جهانی به زیان اروپا
شده است.
نقاط بحرانی اقتصاد آلمان
سه حوزه کلیدی، در شرایط فعلی برای آلمان به عنوان نقاط فشار حیاتی شناخته
میشوند:
1.
صنعت خودروسازی: که ستون فقرات اقتصاد صادراتمحور این کشور است، اکنون با
محدودیت دسترسی به بازار آمریکا و رقابت نابرابر با محصولات یارانهدار
آمریکایی و چینی روبهرو شده است.
2.
بخش انرژی: وابستگی تاریخی آلمان به منابع انرژی روسیه (بهویژه گاز) و
جایگزینی پرهزینه آن با
LNG
آمریکا، هزینههای تولید و زندگی را افزایش داده، و رقابتپذیری صنعتی را
تضعیف کرده است.
3.
فضای سرمایهگذاری: نااطمینانی ژئوپلیتیکی، فشارهای مالی ناشی از تعهدات
نظامی–اجتماعی و روند رو به رشد بیثباتی اجتماعی، محیط سرمایهگذاری را
پرریسک ساخته است.
فشارهای بودجهای و هزینههای جنگ نیابتی
دولت آلمان تاکنون بیش از
۴۴
میلیارد یورو صرف حمایت از ارتش اوکراین و پناهندگان کرده است. در شرایط
رکود تکنیکی، و پیشبینی کاهش رشد اقتصادی، این مخارج با انتقادهای
فزایندهای از سوی محافل اقتصادی و سیاسی داخلی روبهروست. زمزمههایی برای
بازنگری در کمکهای خارجی و حرکت بهسوی ریاضت بودجهای در حال تقویت است.
پیشبینیهای راهبردی: سناریوهای محتمل
بر اساس روندهای موجود، میتوان چند مسیر محتمل برای آیندهٔ کوتاهمدت تا
میانمدت اروپا و بهویژه آلمان ترسیم کرد:
۱.
ادامه وابستگی به آمریکا و فرسایش تدریجی قدرت صنعتی اروپا
اگر اروپا به مسیر کنونی خود ادامه دهد – یعنی حفظ اتحاد راهبردی با ایالات
متحده بدون بازتعریف منافع اقتصادی مستقل – به احتمال زیاد شاهد کاهش
پایدار سهم صنعتی آلمان و فرانسه در بازار جهانی خواهیم بود.
رشد منفی اقتصادی، کاهش اشتغال و افزایش مهاجرت معکوس نخبگان از اروپا به
آمریکا ممکن است شدت گیرد.
۲.
بازتعریف سیاست خارجی و تلاش برای تنوعبخشی به شریکان انرژی و تجاری
در صورت تشدید فشار داخلی و نارضایتی عمومی، اروپا ممکن است به بازسازی
رابطه با روسیه یا تقویت پیوند با قدرتهای نوظهور مانند چین، هند و
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بپردازد.
احتمال بازگشت تدریجی برخی تعاملات با روسیه در قالب ابتکارات منطقهای یا
غیررسمی (برای تأمین انرژی یا حل بحران اوکراین) در افق دیده میشود.
۳.
شکافهای دروناتحادیهای و بازتعریف رهبری اروپا
احتمال افزایش واگرایی میان کشورهای اروپای شرقی (که متمایل به سیاستهای
آمریکا هستند) و اروپای غربی (که خواهان استقلال راهبردیاند) وجود دارد.
ممکن است آلمان در پی رهبری یک بلوک اقتصادی اروپامحور باشد، اما بحرانهای
داخلی و هزینههای جنگ مانع از ایفای موفق این نقش شود.
اروپا و بهویژه آلمان در برابر یک دوگانه راهبردی قرار دارند: تداوم اتحاد
بیقید با آمریکا در چارچوب ناتو و نظم غربی، یا بازتعریف نقش مستقل
اقتصادی–سیاسی در نظم نوظهور چندقطبی. ادامه وضع موجود منجر به کاهش پایدار
نقش اروپا در اقتصاد جهانی و افول تدریجی قدرت نرم و سخت آن خواهد شد.
۱۶/اپریل/۲۰۲۵