جنرال عبدالواحد خرم
تحفه ی ارزشمند تاریخی به فرزندان آینده مهین
در مورد جلد دوم کتاب « چالش های عمده ی دولت داری در افغانستان »
آر یانای قدیم (آر یانای کهن) خراسان عهد اسلامی و افغانستان امروز ی از گذشته های
دور بـه اینسـو ، مرکـز رو یدادهـا و وقایـع خوش آینـد و اغلـب نا گـوار بـوده اسـت. در دوران هایاسـتعمار انگلیـس و تـزار روس، ایـن سـرزمین مهـم، جغرافیـای مـورد توجه اسـتعمارگران بوده
و از آن هنـگام تـا کنـون، ایـن خطـه ی مهم از اثر مداخله ی اسـتعمار بیگانـگان، رو یدادهایخونیـن و جانسـوز را در حیـات دردمنـد و پـر تلاطـم خـود تجربه کرده اسـت. سـه دوره جنگ
یعنـی، جنـگ افغـان و انگلیـس٬ جنـگ بـا اتحـاد شـورو ی سـابق و اخیـراً ورود قـوای ملـلمتحـد و ناتـو کـه در رأس آن قـوای نظامـی امریـکا بـه افغانسـتان زیـر نـام مبـارزه بـا تروریـزم و
بنیادگرایـی، یـادآور رو یدادهـای خونیـن و نامیمـون در افغانسـتان بوده اسـتمـردم افغانسـتان قربانـی مداخـلات نیروهـای اهریمنـی، اسـتعمار ی و اسـتبداد جهانـی
و آمـاج مداخـلات همسـایگان، اعـم از پا کسـتان و ایـران و نیروهـای نیابتـی آنـان در ایـنجغرافیـای سـوخته بـوده انـد.
بی جا نیست که علامه اقبال لاهوری متفکر ، مبارز و شاعر بزرگ شرق، با توجه به موقعیت
ویژه ی جغرافیایی، سوق الجیشی و بازرگانی افغانستان را قلب آسیا خواند که همواره در حالتپیـدن بـوده اسـت کـه در ادوار متعـدد، نـه تنهـا مـردم قربانـی تحـولات و دگرگونی هـای غیـر قابـل
پیش بینی شـدند، بلکه سـایر کشـورهای قاره ی آسـیا نیز متاثیر گردیدندملت آفغان درآن پیکــــر دل اســـتآســـیا یـــک پیکـــر آب و گل اســـت
ورنـــه کاهـــی در رهی باد اســـت تن تـــا دل آزاد اســــت آزاد اســـت تـــن از سـوی دیگـر ، ایـن تنش هـا بـه مـردم آن، گاهـی نویـد بخـش و اغلـب نیـز ز یان بـاروشـکننده بـوده اسـت
از ایـن رو ، ایـن سـرزمین پرتنـش در طـول سـده هـا خبـر سـازبوده و بـا وقایـع و رو یدادهـای
گونا گـون کـه در آن اتفـاق افتـاده و یـا در حـال جریـان اسـت، زمینـه ی مسـاعدی را بـرای تحقیـق وقایع نـگاران و خامـه پـردازان فراهـم کـرده اسـتتـا جایـی کـه در یـک سـده ی اخیـر به ویـژه نیم قرن پسـین، رو یدادهـای گونا گونی در این
سـرزمین حادثـه آفریـن شـکل گرفتـه و هـر روز نیـز مـواد جدیـدی بـرای تغذیـه ای گزارشـگران وقلم بدسـتان ملی و بین المللی فراهم می شـود. از این جهت چه در کشـور و هم در جهان،
پروژه هـای فـراوان و دامنـه دار ی پیرامـون اوضـاع سیاسـی و اجتماعـی افغانسـتان از سـویدانشـمندان و اهـل قلـم کشـور و از جانـب پژوهشـگران بیرونـی نیـز در حـال تهیـه و نـگارش
اسـت. همچنـان هرکـدام آنـان از مناظـر مشـخص بـه تحلیـل و بررسـی اوضـاع کشـور ومـردمآن پرداختـه و در یافت هـای شـان را بـه جامعـه ی فرهنگـی کشـور و جهـان عرضـه مـی کننـد
محتـرم ارکانحـرب جنـرال عبدالواحـد خـرم نیـز از فرهنگیـان صاحـب نـام نظامـی کشـوراسـت که سـال ها به پژوهش پیرامون اوضاع سیاسـی، تار یخی و نظامی افغانسـتان مشـغول
بـوده و اخیـرا پژوهشـی تار یخـی و ارزشـمندی را زیـر نـام (چالشـهای عمـده ی دولـت دار یدر افغانسـتان) بـه رشـته ی تحریـر آورده اسـت کـه مـی خواهـد چـاپ شـود و بـه دسـت
علاقمنـدان برسـدایـن کتـاب مسـتند و پژوهشـی، ر یشـه در اوضـاع تار یخـی افغانسـتان از گذشـته تـا امـروزدارد، عمدتـاً بـه محـور رو یدادهـای تار یخـی و سیاسـی پنجـاه سـال اخیـر و بـه ویـژه دوره
جمهور یـت در افغانسـتان پرداختـه اسـت. نویسـنده بـا درایـت بـه تحلیـل ایـن سـالهای پر ازالتهـاب در کشـور پرداختـه و ضمـن آن، نیـات قدرت هـای ذیدخـل غـرب، شـرق و به ویـژه
همسـایگان افغانسـتان را در قبـال حـوادث آن، مـورد بحـث و کنـکاش قـرار داده اسـتدر این کتاب، مطالب ز یر ، مورد توجه نویسـنده بوده اسـت
• وضیعت تار یک افغانستان و راه های حل آن؛
• مداخلات امریکا درامور افغانستان موضوع جدید نیست؛
• نشست های نمایشی و نتایج آن در مورد حل مشکل افغانستان؛
• چند دور انتخابات و دموکراسی بدنام در افغانستان ؛
• دموکراسی بمثابه یک رو یکرد ابزار ی قدرت های نیرومند غربی؛
• دیورند خط فرضی بحران آفرین؛
• گروگان های خوش باور ؛
• نتیجه گیری و بیرون رفت از این بست فعلی در کشور
نویسـنده بـر محـور مطالـب یادشـده، موضوعـات فـراوان و مرتبـط دیگـری را نیـز در ایـن
پژوهـش خـود گنجانیـده اسـت کـه هـر خواننـده می توانـد یـا مطالعـه ی آن، بـه معلومـات وآ گاهی هـای مفیـدی دسـت یابـد. چنانکـه او نوشـته اسـت »در بـاز ی سیاسـت های منطقه
ی و جهانـی، افغانسـتان هیـچ دوسـت قابـل اطمینـان نداشـته اسـت کـه در روزهـای بـددر کنـارش قرارگیـرد و آن را مـورد حمایـت انسـانی قراردهـد. اولیـن و شـعله ور تریـن آتـشرا همسـایگان در افغانسـتان روشـن کردنـد و از طریـق نیروهـای نیابتـی خـود، جنگ هـای
ویرانگـر و دوام دار را بـراه انداختنـد«. »چنانکـه دیـده مـی شـود، امریـکا در سـطح جهـان،روشـن ترین نمونـه ای مداخلـه ای اسـتعمار ی را در افغانسـتان انجـام داد»
او زیر عنوان (مبارزه با تروریزم) به افغانسـتان هجوم آورد و با تأمین اهداف اسـتعمار ی
خود و امضای معاهده ی ننگین با مخالفان مردم افغانسـتان، سـرانجام کشـور را ترک نمودو بـا ایـن عمـل شـنیع، های جبـران ناپذیـر ، همچـون فقـر ، ناامنی، بیـکار ی، مهاجـرت و انواعمشـکل را پدید آورد.نویسنده در مورد دموکراسی امریکایی و راه انداز ی انتخابات به عنوان مظهر دموکراسی
در کشـورها مـی نویسـد: »امریکا ییـان کـه بـا هـدف مبـارزه با تروریزم، وارد افغانسـتان شـدند وبـا شـعار دروغیـن دموکراسـی و راه انـداز ی انتخابـات پـر از تقلـب، نه تنها خدمتـی صادقانه
ی در جهـت اتحـاد و همبسـتگی مـردم افغانسـتان انجـام ندادنـد، بلکـه پیوندهـای طبیعی
و دیرینـه ای اقـوام افغانسـتان را نیـز قطـع نمودنـد و بـه نفـاق و تعصـب از طریـق عمـال شـانافزودنـد. آنـان ظاهـرا انتخابـات مسـخره آمیـزی را در کشـور راه انـداز ی کردنـد و در نهایـت،
بدتریـن افـراد را بـه عنـوان رهبران مملکت به گونه ای انتصاب، برشـانه های مردم افغانسـتانبـار نمودند.
جنرال خرم متعقد اسـت که در مدت حضور مسـتقیم ناتو و امریکاییان در افغانسـتان
کـه بـا کشـتار هـزاران تـن از مـردم بـی دفـاع و معلـول سـاختن تعـداد ز یـادی از جوانـان، زنـان وبزرگسـالان همـراه بـود، امریکاییـان نـه تنهـا تروریـزم را در افغانسـتان ر یشـه کن نکردنـد، بلکـه
عمـلا بـه تقویـت آن ادامـه دادنـد و ایـن سـرزمین را بـه لانـه ترور یسـتان جهانـی مبـدل کردند.اینکـه آمریکایی هـا از مصـرف سـه تریلیـون دالـر در جنگ هـای بیسـت سـاله شـان درافغانسـتان سـخن می زنند، آنان اغلب از این پول ها را در تربیت و سـازماندهی ترور یسـتان
اسـتفاده کردند تا از این طریق در آسـیای میانه به چینی ها و روسـها درد سـر ایجاد نمایند
آنـان مـی دانسـتند کـه از این پول های گزاف، هیچگونه اسـتفاده یـی مثبتی در حیات مردمافغانسـتان و ایجاد زیربنا های اقتصادی کشـور صورت نگرفت. ا کثر این پول های بادآورده
دوبـاره بـه عناویـن گونا گـون نظامـی بـه افـراد ، کشـورهای غربـی و امریکایـی برگردانیـده شـد.آنچـه بـه افغانسـتان تعلـق گرفـت در خـرچ و مصـرف آن هـم هیچگونـه پاسـخگویی دقیق درمیـان دولـت و ملـت وجـود نداشـت. ا کثـرا چنیـن مبالـغ هنگفت توسـط عمـال داخلی آنان
حیـف ومیـل شـده و بـه خـارج از افغانسـتان انتقال گردید. ا کنون از آن همه پول، جاسوسـان
و خاینـان ملـی کشـور بـا فراغت خاطر اسـتفاده مـی نمایندبرعکـس بـا خـروج قـوای امریکایـی از افغانسـتان، میـزان مشـکلات و بدبختی هـای مـردم
افزایـش یافـت. بیـکاری در میـان مـردم افزایش یافت و تعداد ز یادی جوانـان به خاطر در یافتلقمـه نانـی بـه خـارج از افغانسـتان مهاجـر شـده، شـماری ز یـادی از آنهـا طعمـه گـرگان درجنگل هـا و نهنگ هـای در یایـی در سـرزمین های بیگانـه گردیدنـد و تعـدادی هـم کـه باسـواد
بودنـد یـا توسـط قـوای اسـتعماری غربـی از افغانسـتان تخلیـه شـدند و یـا اغلـب آن هـا وطـن راتـرک نمـوده درحالـت بـی سرنوشـتی و مشـکلات در کشـورهای جهـان سـرگردان هسـتند
خـرم در بـاره راه حـل مشـکل افغانسـتان و پروسـه ای صلـح در کشـور ، نوشـته اسـت کـه »نـه
امریـکا و نـه دولت هـای تحـت الحمایـه آن (کرزی و غنی) به حل بنیادین معضل افغانسـتان
در زمینـه ی ایجـاد یـک دولـت فراگیـر ملی، قانونمند و پاسـخگو ، قلبـا باورمند نبودندمتاسـفانه هیچ گونـه تـلاش صادقانـه نیـز از سـوی آنـان در ایـن مـورد انجـام نیافـت، گویـادر دوره ی جمهور یـت، سـاختار دولتـی بـه تکـه داران قومـی و به ویژه قبیله ای حا کم تقسـیم
شـد و بدتریـن و ناشایسـته تریـن افـراد در کرسـی هـای دولتـی گمار یده شـدندچنانچـه خـورد ضابـط در جـای جنـرال و کاتـب بـه جـای وزیـر قـرار گرفـت و همـه ایـن
حـرکات، همـراه بـا مسـایلی، چـون: حقـوق زنـان و حقـوق بشـر و غیـره بـه گونـه ی ضعیـف
انجـام شـد کـه نتایـج موثـری از خـود بجـا نگذاشـتنویسـنده ی کتـاب از سیاسـت هـای جهانـی امریـکا شـدیداً انتقاد نموده و نوشـته اسـت
کـه »امریـکا دموکراسـی را بـه یـک شـعار عوام فریبانه و ابـزار نفوذ خود علیـه مخالفان خویش،مبـدل کـرده اسـت تـا از آن طریـق بـر کشـور هـای ضعیـف جهـان، تسـلط داشـته باشـد»بـه
عنـوان مثـال، سـلطه طلبـان دینـی در میانمـار ، مسـلمانان را عمـلا سـر بریدنـد و جنایـاتصهیونیسـت هـا در برابـر مـردم بی دفاع فلسـطین در تار یخ بشـری سـابقه نـدارد و مداخلات
امریـکا در کشـور هـای عـراق، لیبـی، سـور یه، یمـن و افغانسـتان بـا جنایـات جنگـی و ضـدحقـوق بشـری تـوام بـوده اسـت. امریـکا عـلاوه از کشـتار مـردم در برخـی نقـاط دنیـا، جنایـاتبزرگـی را در ایجـاد لابراتـور هـای تحقیقاتـی بیولوژ یـک تـا سـطح نسل کشـی ملت هـا انجـام
داده اسـت
آنـان اردو ی کشـورها را بـا سـلاح بیولوژ یـک فلـج نمـوده و سـربازان پیـاده را از صفـوف
محاربـه بیـرون مـی کننـد. امریـکا بـا سـاخت ۴۶ لابراتـور بیولوژ یکـی در اوکرایـن بـا روسـیهدرگیـری خونیـن ایجـاد کـرد و بـا حمایـت از اسـراییل بـه حیـث نیـرو ی نیابتـی خـود درخاورمیانـه بـه مـردم فلسـطین و کشـور هـای عـرب، تجـاوز مسـتمری انجـام میدهـد.
همین گونـه در ایـن کتـاب خـرم از مسـاله دیورنـد بـه عنـوان »خـط فرضـی »بحـران آفریـن
یـاد مـی کنـد کـه با اسـتفاده از آن، پا کسـتانی ها در امور داخلی افغانسـتان، پیوسـته مداخلهنمـوده و تنش هـای را در مناطـق قبایـل نیشـین پا کسـتان ادامـه میدهنـد. در پایـان کتـاب
چالشـهای عمـده ی دولتـدار ی در افغانسـتان) نویسـنده ی اثـر بـه ایجـاد یـک نظـام واقعـادموکراتیـک و مردمـی از طریـق شـمولیت تمـام اقـوام و ملیت هـای افغانسـتان در دولـت
انتخابـی ملـی بـا حمایـت جامعـه ی جهانـی تا کیـد دارد تـا بتـوان از آن طریـق، مشـکلافغانسـتان را مرفـوع سـاخت
گفتنی اسـت که جنرال خرم از شـمار روشـنفکران آ گاه ملی و تحول پسـند کشـور است
کـه تحصیـلات عالـی خـود را در رشـته هـای نظامـی و سیاسـی در اتحـاد شـورو ی سـابقو کشـور هندوسـتان تـا سـطح ارکانحربـی بـه پایـان بـرده و بـه مثابـه ی یـک افسـر بلنـد رتبـه
و صاحـب اندیشـه، سـالیان دراز ی در اردو ی افغانسـتان صادقانـه خدمـت کـرده اسـتاو حرفـه ی نویسـندگی را از تهیـه ی درسـنامه هـا بـرای افسـران و سـربازان قـوای مسـلح و
نـگارش کار نامـه هـای محاربـوی آنـان، آغـاز کـرده اسـت. و ی در ایـن راه تخصـص داشـته وبـه روحیـه ای روانشناسـانه، منسـوبان قـوای مسـلح و مـردم افغانسـتان نیـک آ گاه اسـت و تـا
ا کنـون، افـزون بـر پانـزده اثـر علمـی و تحقیقـی در زمینـه هـای گونا گـون نوشـته اسـت کـه همهآنهـا، بـه دسـت نشـر سـپرده شـده انـد
خـرم، سـعادت مـردم کشـور را بـه هـر قـوم و ملیـت کـه تعلـق دارنـد سـر لوحـه ی مبـارزات
سیاسـی خـود قـرار داده و در چندیـن دهـه ی پسـین، بـرای تغییـر وضعیـت بحرانـی کشـور وبخاطـر تأمیـن یـک نظـام عـادل، بـه مبـارزه پرداختـه اسـت و خـود نیـز عمـلا بـر رو یدادهـای
تار یخـی و نظـام هـای سیاسـی و اجتماعـی افغانسـتان ناظـر و شـاهد بـوده اسـتاز همیـن رو ، خـرم سیاسـت گـران افغانسـتان را کـه در عرصـه ی امـور سیاسـی مملکـت
فعـال انـد از نزدیـک مـی شناسـد. تشـنج و بی ثباتـی کشـور را ناشـی از روش تعصب آمیـز ،قوم گرایانـه و غیـر ملـی آنـان بـه ویـژه، زلمـی خلیـل زاد نماینـده ی امریـکا در امـور افغانسـتان،
کـرز ی و غنـی خوانـده اسـت. بنـا برایـن پرداختـن بـه اوضـاع سیاسـی و تار یخی افغانسـتان ازسـوی روشـنفکران آ گاه و متعهـد کشـور و ارایـه ی راه حـل هـا در امـر قضایـای مـردم خالـی ازمفاد نیسـت
آرزومنـدم، جوانـان میهـن بـا مطالعـه ی ایـن اثـر ارزشـمند بـه آ گاهـی هـای مبنـی بـر حـل
مناقشـات تار یخـی و بنیـادی کشـور شـان دسـت یابنـد و آنهـا را در عمـل تحقـق بخشـندتـا مـردم افغانسـتان بـه آینـده ی مطلـوب، عادلانـه، عـار ی از تشـنج و سـلطه گرایـی قومـی و
اسـتکبار ی دسـت یابنـدبنیاد مولانا جلال الدین بلخی رومیمقیم لندن
...